آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

نیمی از من ، نیمی از تو

18 ماهگی

سلام  گل پسر من. 18 ماهگیت مبارک. چقدر زود گذشت مامان جون. چقدر بزرگ شدی. آقا شدی! دیگه با کلمات منظورتو بهمون میفهمونی! انگار همین دیروز بود واکسن دو ماهگیتو زدیم و اینقدر داد زدی و گریه کردی که نمیدونستیم باید چیکار کنیم ولی الان اینقدر بزرگ شدی که امروز که واکسنتو زدیم و درد داری سعی میکنی پاهاتو تکون ندی و اگه اشتباهی دستمون بخوره به پاهای کوچولو و نازت میگی اوخ و نه! الهی فدای پاهات بشم که درد داری ولی با این حال توپ بازی میکنی و نمیتونی دل بکنی. وقتی به دنیا اومدی بابابزرگ گفت باید فوتبالیست بشی الانم بیشتر از هر چیزی توپ بازی دوس داریو یک شوتای پر قدرتی میزنی که من و بابا تعجب میکنیم. دندونای نیش بالا هم ا...
16 شهريور 1392

تولد ... تولد ... تولد

پسر قشنگم امروز تولد مامان جونه ...   همسر نازنینم ، بهترینم ، عزیزترینم زندگی کنار تو برای من و آرتین یعنی عشق عشق عشق سالروز تولد مبارک غزال جونم مثل همیشه نمی دونستم چی بنویسم برای همین هم از حافظ کمک گرفتم، می دونم که خیلی دوستش داری :   به کوی میکده یا رب سحر چه مشغله بود          که جوش شاهد و ساقی و شمع و مشعله بود حدیث عشق که از حرف و صوت مستغنیست      به ناله دف و نی در خروش و ولوله بود مباحثی که در آن مجلس جنون می رفت            ورای مدرسه و قال و قیل مسئله بود دل ...
29 مرداد 1392

آرتین بلا

الان ساعت 12 و نیم نصفه شبه و من امشب همت کردم تورو زود خوابوندم! نمیدونم یک مدتیه دلت میخواد تا صبح بیدار باشی  و شیطونی کنی! دیشب که دیکه 5 صبح خوابیدی!!!!!!!!!!!!!!!!! ولی تصمیم دارم هر جور شده تا 12 بخوابونمت. این همه بیدار موندن برای خودت بده عشقم. در کل خیلی کم خوابی و تا مارو خواب نکنی نمیخوابی. جونم بگه که انگشت ظریف و نازت خوبه خوبه. واقعا خداروشکرکه به خیر گذشت. الان دیگه فقط مونده یک ناخن کوچولوی سیاه که قراره بیفته. امیدوارم دیگه اذیتی و دردی در کار نباشه. فندق مامان، اینروزا حسابی خوردنی شدی. خیلی فهمیده و در عین حال بلا شدی. دیگه حتی اجازه نمیدی ما برنامه مورد علاقه خودمون و تو تی وی نگاه کنیم! همش کنترل میاری میگی...
5 مرداد 1392

...

مامان جون چی بگم که امروز  مردم... با هر جیغ تو مردمممم هنوز دستام داره میلرزه و قلبم تند تند میزنه و نفسم تنگه! هنوزم خون خشک شده تو رو دستم هست و من با دیدنش همینجوری اشک میریزم مامان منو ببخش ... منو ببخش مواظبت نبودم... الهی بمیرم که انگشت ظریفت لای در موند... الهی بمیـــــــرم که از درد به خودت میپیچیدی و جیغ میزدی و اشک میریختی و من وبابا فقط شوکه شوده بودیم و دور خودمون میچرخیدیم مامان منو ببخش ... کاش میمردم و امروز نمیدیدم... کاش تمام انگشتای من لای در میموند و اون انگشت کوچولوی ناز تو اینجوری تیکه نمیشد و خون نمیومد اصلا یک لحظه اتفاق افتاد داشتم نگات میکردم مثل مرده ها نمیتونستم حرکت کنم ... وای وای وای ... مامان از ظ...
19 تير 1392

دوستت دارم

امشب بهت میگفتم : دوستت دارم تو هم با حرکات زبون و دهنت با همون آهنگ میگفتی دوستت دارم و من فقط میتونستم به سینه ام بکویم و قربون صدقه ات برم! تو هم ذوق میکردی! تکرار میکردی... من میگفتم... تو میگفتی............. وای وای وای چه لذت بخش بود.................................................................................................. 
11 تير 1392

فرشته های اسفند!

سلام عزیزترینم... آخ که اینروزا چقدر شیطون و خوردنی شدی! میمیرم برات وقتی کلماتی که میگمو تکرار میکنی! خیلی فهمیده شدی و هر چی بگم کامل میفهمی! گاهی تعجب میکنم که مثلا از کجا فهمیدی شارژر تلفن کجاست که همش میری گوشیو میذاری تو شارژ! وقتی دنبال چیزی میگردم به تو که میگم! نمیدونم چجوری یک هو پیداش میکنی.و من اون لحظه میخوام فقط بخوووووووووووووورمت بهت میگم عشق مامان............. تو میگی دَ....دِ! یعنی بله! عزیز مامان: بله! جیگر مامان ...... بله! خلاصه که هر چی میپرسم میگی بله! و من هی دلم ضعف میره و ضعف میره گاهی هم میای تو بغلم دراز میکشی و منم هر کلمه ای میگم تو تکرار میکنی! عاشق دوچرخه گفتنتم! گیلاس و گوجه رو هم خیلی خوشگل میگی! جوج...
9 تير 1392

عشق جاوید

آرتین گلم این لحظه مامان جونت چنان غافلگیرم کرد که نگو.... من چند روز بود که داشتم فکر می کردم چجوری برای سالگرد ازدواج مامانت رو غافلگیر کنم و بتونم خوشحالش کنم ولی شرایط جور نمیشد... ولی الان فهمیدم که شرایط رو بهونه کرده بودم. مامان جونیت نشونم داد که میشه توی هر شرایطی بهترین رو تقدیم کرد به عشقت... احساسی که الان دارم اصلاً قابل وصف نیست. همه وجودم پر شده از خنده از شادی عجیبی که تا حالا تجربه نکرده بودم. غزال گلم ... همسر نازنینم امسال برای من بهترین سالگرد ازدواج رو خاطره کردی ثبت کردی حک کردی برای ابد و بعد از ابد ... همراه همیشگی من، دوست دارم همه بدونن که تو بهترینی برای من ... بودن و نفس کشیدن و عاشقانه زیستن من به وجود ...
19 خرداد 1392

مسافرت شمال و رویش 11 و 12 امین دندون!

این چندمین باریه که میریم شمال و هر دفعه از دفعه قبل بیشتر خوش میگذره! چون تو بزرگتر میشی و بیشتر کیف میکنی و از مسافرت لذت میبری خداروشکر میکنم که پسر خیلی خوش سفری هستی و اصلا اصلا تو ماشین اذیت نمیکنی... یک هفته ای تعطیل کردیم و رفتیم خونه مامان و بابا بزرگت و به تو خیلی خوش گذشت و صد البته به اونا! چون واقعا دلتنگت بودن. عاشق بابابزرگ و عموت شده بودی و همش پیششون بودی و اینقدر خوشگل صداشون میکردی که دل میبردی. عمه جون هم وسط هفته به ما ملحق شد و حسابی خوش گذشت. خونه مامان بزرگ و بابابزرگ حیاط بزرگی داره پر از درخت و تو همش فکر میکردی اومدیم پارک و خیلی خوشحال بدی. تا تونستیم جنگل و پارک رفتیم و یک روز هم رفتیم ساحل آشورا ده! و حس...
16 خرداد 1392

آرتین جوجوی خوردنیه خونه ی ما!

دندون دهم هم به سلامتی در اومد! اسیای پایین سمت چپ. خداروشکر   خوابِ نیم روزی!  موتور سواری!  یعنی عاشق موتور سواری هستی! همچین گاز میدی بیا به تماشا! ولی وقتی خودت میخوای بشینی نمیدونم چرا چپه! میشینی.قربونت برم من عاشق آب بازی هستی!و هر روز حموم میکنی. جوجه اردک مامانی دیگه! اینم بعد حموم که از لباس پوشیدن فرار کردی! موهای جلوتو خودم کوتاه کردم! میخوام موهای خوشگلتو کمی بلند کنم واسه همین آرایشگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل! ...
7 خرداد 1392

آرتین..........پنبه!

دوستان عزیز و مهربونی که کامنت میذارین البته از روی دلسوزی! که چرا من گربه دارم و برای آرتین خطر داره! باید بگم من و همسرم دامپزشک هستیم و از همه نظر مطمئن هستیم که پنبه برای آرتین خطرناک که نیست هیچ! بلکه در تربیتش مفید هم هست! ممنونم به خاطر نگرانیهاتون ولی ارتین از همه بیشتر برای من و پدرش عزیزه و اگر میدونستم ذره ای برای بچم خطر داره هیچ وقت نمیذاشتم با هم همبازی بشن! اگه وقت کنم لینک مقاله های علمی که از تاثیر و مزایای حیوان خونگی در رشد و تربیت بچه سخن گفته رو اینجا میذارم تا همه بخونین.   http://uplod.ir/repsjowlba2i/New_-_M4H05487.avi.htm http://uplod.ir/tq3dszyurhdh/New_-_VIDEO0008.avi.htm ...
4 خرداد 1392