آشنایی من و مامانی
سلام پسری بابا بعضی از دوستات خواستن بدونن که مامان و بابا چطوری باهم آشنا شدن، خوب اگه بخوام همش رو تعریف کنم که نمیشه ولی خلاصه می نویسم که ماجرای ما چی بود! پسر خوبم، بابایی توی دانشگاه اهواز رشته دامپزشکی قبول شد و از اون سر ایران پا شد رفت اهواز. اهواز گرم، انگار آتیش از آسمون می بارید! از اولین باری که وارد کلاس درس شدم، با وجود اینکه کلاس پر از آدم بود، فقط یک صحنه برای همیشه توی ذهنم حک شده... عزیزم، اون صحنه، تصویر مامان خوشگلته توی زمینه محوی از شلوغی کلاس این لحظه، قشنگترین و ماندگارترین لحظه زندگی و یک تصویر جاویدان توی ذهن منه. روزها می گذشت و به مرور همه بچه های ورودی 79 دامپزشکی اهواز با هم ص...
نویسنده :
غزال
23:19