آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

نیمی از من ، نیمی از تو

عشق بین من و تو

1390/9/17 23:23
نویسنده : غزال
531 بازدید
اشتراک گذاری

آخی.... عشقم من و به کجا بردی...

یاد آوریش هم برام شیرینه و هم تلخ ولی با این وجود وقتی یاد لحظه هایی که با ترس و لرز با هم داشتیم میفتم، تک تک سلولهای بدنم میخندن...

چه روز قشنگی بود وقتی بهم گفتی چقدر دوستم داری و چقدر خوشحالم و هر روز هزاران بار خدارو شکر میکنم که شهامت به خرج دادم و با تو همراه شدم

نمیخوام از لحظه های تلخ اضطراب و ناراحتی هایی که کشیدیم بگم فقط میخوام از لحظه های قشنگ و ناب عشقمون بگم

روزی که تو هوای گرد و غبار آلود اهواز رفتیم که با هم صحبت کنیم و مژه هامون از شدت خاک سفید شده بود

قدم زدنای زیر بارون لب کارون.......... وای که دلم پر کشید....

محبتای تو... دلگرمیهای تو... عشق پاکی که نثارم کردی.... همه و همه باعث شد که با تمام وجود قبولت کنم و چقدررررررر به خودم میبالم که با توام...

چند بار به خاطر خانواده ها با هم خداحافظی کردیم و هر بار دلتنگ تر به هم برگشتیم و فهمیدیم که من و تو دیگه نمیتونیم بدون هم نفس بکشیم

هنوز هم تمام وجودم استرس میشه وقتی فکر میکنم که چجوری اون دوران و طی کردیم ولی چه استرس آرومی ...

روزی که خطبه عقد بین من و تو خونده شد و یادته؟ ....... شب قبلش تنها شبی بود که بعد دو سال  بدون گریه بی صدا خوابیدم

چه لحظه ای بود... و قشنگ تر از اون وقتی که دست هم و گرفتیم و اومدیم سبزوار... تو خونه نقلی مجردی من! وای خدا ... یادته چقدر اشک ریختیم و خدارو شکر کردیم؟ من هنوزم که هنوزه خدارو شکر میکنم و خوشحالم که فرشته مهربونی مثل تو و بهم داد...

تنها آرزوی من بودن کنار تویه! تا همیشه... تا بعد از ابد...

پسری مامان ، خوش به حالتتتتتتتتت... تو عشق کوچولوی مایی...  کاش که همه نی نی ها حاصل عشق قشنگ مامان و باباها باشن...

خیلی دوستتون دارم و عاشقتونمممممممممم همیشه...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

حمیده
19 آذر 90 12:03
سلام مامان آرتین آینده امیدوارم همیشه عاشقانه با هم زندگی کنید و با اومدن آرتین زندگیتون گرمتر بشه
الهه
20 آذر 90 14:23
سلام عزيزم.وبلاگت خيلي خوشكله.پيش منم بيا
خاله نفس
9 فروردین 91 20:49
اشک توو چشام حلقه زد یاد خودمو همسرم افتادم خیلی زیبا نوشتی دوستِ خوبم