سلام مورچه بابا !
سلام عزیزم
بعد از مدت ها دارم برات می نویسم. خوب حتماً تا حالا فهمیدی که ذوق و سلیقه مامان و نوشته هاش خیلی شیرینه... البته که بابایی نمیتونه به قشنگی مامان جون بنویسه ولی خودت میدونی که چقدر دوست دارم و قربونت میشم.
پسر طلا امروز صبح که بیدار شدی باز هم مورچه بودی! خوب بعضی وقت ها شکل مورچه ای بعضی وقت ها جوجه
آرتین عزیزم این روزها اینقدر خوردنی شدی که حد نداره... آدم دوست داره درسته قورتت بده. خوشبختانه چند روزیه که حالت خوبه خوبه و ظاهراً هیچ درد و ناراحتی نداری. آرزو می کنم همیشه همینطوری سلامت و خوشحال باشی فسقلی بابا
پسری گلم الان که دارم اینا رو مینویسم رو پای خاله فریبا لالا کردی پنجره هم بازه و حسابی باد خنک میخوری و کیف می کنی پسر گرمایی من. عزیزم وقتی بزرگ شدی یادت باشه که خاله فریبا چقدر دوستت داره و همیشه بهت سر میزنه یادت باشه حسابی بوسش کنی و قدرش و بدونی ...
مورچه بابا ... خیلی دوستت دارم ... خیلی ...
اووووو نکنه مامانی حسودیش بشه ... خوب هر دوتاتونو دوست دارم