رویش مروارید سوم!
سلام موش موشی سه دندونه مامان!
دندون بالاییت نوکش زده بیرون! قربونت بشم که صبوری ولی شبا دیگه معلومه درد اذیتت میکنه و تا صبح تو خواب ناله میکنی! گریه میکنی! منم تنها کاری که ازم بر میاد بغلت میکنم! اون یکی دیگه هم امروز فرداست بزنه بیرون و من از الان از فکر گازای وحشتناکی که میخوای با 4 تا دندون بگیری تنم میلرزه! امروز دیگه از دست گازات گریه کردم! قربونت بشم مامان
این ماه خیلی خیلی کارات عاقلانه شده! کامل معنی تمام حرفامون و میفهمی و هر کاری میخوایم برامون انجام بدی! زودی انجام میدی! همش مثل میمون کوچولوها از روی سر و کول من و بابا بالا میری! واقعا از دست تو نمیتونم یک دقیقه برم تو اینترنت! تا لپ تاپ و میبینی مثل جت خودتو میرسونی و میشینی روش و میرقصی که یعنی حسنی بذار! شبانه روز داری حسنی گوش میدی و هنوز به آخرش نرسیده با زبون خودت بهم میگی که داره تموم میشهو بیا دوباره بذار!!!!!! تو ماشین هم تا آهنگ تموم میشه به زبون خودت میگی که تموم شد و دوباره بذارین! خیلی لذت میبرم که اینقدر بزرگ و فهمیده شدی!
شب یلدای امسال هم خیلی خیلی خوش گذشت. رفتیم خونه مامان بزرگ و بابا بزرگ! خاله فریبا و خاله یاسی و مامانی جون کلی برات اسباب بازی و لباس خریدن و تو هنوز که هنوزه باهاشون سرگرمی! شب هم رفتیم خونه بی بی جون که تنها نباشه و شب یلدا و اونجا برگزار کردیم و خیلی خوش گذشت تو هم تا تونستی سینه خیز رفتی و شیطونی کردی! شبش هم دور هم تا ساعت 2 بیدار بودیم و گل گفتیم و گل شنیدیم و خندیدیم!
جدیدا هم شبا خیلی دیر میخوابی و دیشب ساعت دو خوابیدی! و از اون ور تا لنگ ظهر با هم میخوابیم!
بریم سراغ عکسا
مامان هنرمند میشود :-)
آرتین در حال شیطونی! عاشق اینجور لمیدنتم! اینقدر خوشگل و خوردنی میشیییییییییییییی!
اوخ اووووووووووووخ چه آقای سنگین رنگینی!
قربون ژستت برم!
آرتین به دنبال پنبه!
آرتین شکمو در محل کار مامان! چشم مامان و دور دیده!!!!!!!
آرتین در حال راه رفتن!
خیلی خوشگل مشغول راه رفتن میشی یهو اگه تو سر راهت اسباب بازی چیزی ببینی یادت میره که هنوز نمیتونی راه بری و بدو میری سمت اسباب بازی و تلپی میفتی!!!!
مامان لثه هام میخاره :-(
بابا ولم کن دیگه! درد میکنه ! بغلم کن...........
پسر گلم روز به روز بیشتر عاشقت میشم و از با تو بودن لذت میبرم!
خدایا پسرم... همسرم... زندگیمونو به تو میسپارم.