بمیرم
بمیرم... بمیرم... بمیرم ... دردتو ، مرضیتو، بی حالیتو نبینم
دلم از دیشب آشوبه... صدای نفس های سخت دیشبت تو خواب داغونم کرد...
بغض همش تو گلومه و چشمم مدام دنبال اینه که دوباره بخندی و شیطونی کنی...
هیچی دردناک تر از مریضی تو نیست گلم... همه دردات مال من... تو فقط خوب باش
شاد باش
بخند
شیطونی کن
موش موشی شو
خرابکاری کن
غرغر کن
فقط خوب باش........ مادر به فدات........ زود خوب شو یکی یکدونه من
خدایا پسرمو به تو میسپارم.
بعدا نوشت: آرتینم فردای اون روز بعد از زدن آمپول خوب خوب شد و خداروشکر! به تشخیص دکتر التهاب حنجره گرفته بود ! الهی دیگه هیچ وقت مریضیتو نبینم عشق کوچولو!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی