آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

نیمی از من ، نیمی از تو

نازنین من

1391/6/5 22:42
نویسنده : غزال
455 بازدید
اشتراک گذاری

این روزهای من همه شده عاشقی کردن با تو...

این روزهای من سرشار از لذته... لذت با تو بودن...

باورم نمیشه که داشتن تو این همه عاشقم کرده...

وای که این روزها چقدر دوستت دارم و چقدر خوووووووشبختم

وای .......... که وقتی برام میخندی و ناز میکنی پسر کوچولوی من...... نمیدونی چه حالی میشم...

وقتی بغلم میکنمت و سرتو میذاری رو شونم و شروع میکنی به خوردن لباسم! نمیدونی چه حالی میشم! دلم میخواد تموم نشه این با تو بودن و اینهمه نزدیک بودنمون به هم...

وقتی خسته میشی و التماس میکنی بغلت کنم تمام وجودممممممم برات پر میکشه...

وقتی تو بغلم راهت میبرم که بخوابی و کمی آواز میخونی و یهو شونه ام سنگین میشه و این یعنی که خوابیدی... دیگه دلم نمیخواد بذارمت زمین! دلم میخواد همیشه و همیشه بغلم باشی...

وقتی شبا کنارم میخوابی و نفساتو میشمرم! نمیدونی چقدددددر  آرومم

وقتی شیر میخوای! هر چند بار که تو شب بیدار بشی! وقتی میچسبی بهم و شروع به خوردن میکنی !  دیگه فارغ میشم از همه چی! فقط و فقط تو! چه لذتی داره این شیر دادن... چه ارامشی... خدای من چجوری یک روزی پسرکمو از شیر بگیرم!!!! کاش دیر بگذره و اینقدر زمان تند تند جلو نره!

وقتی صبحها با صدای آوازت بیدار میشم و دو تا چشم خوشگل و خندون نگام میکنه که یعنی پاشو باهام بازی کن! انگارتو بهشتمممم

عاشق بوییدن و بوسیدنتم...

پسر نازم ممنونم که این همه حس زیبا و به من دادی... چقدر خوشحالم که مادرم

هیچ وقت فکر نمیکردم مادر بودن این همه لذت بخش باشه...

 

نمیدونم تو پاداش چه کار خوبی که انجام دادم هستین؟! واقعا من لایق این همه خوشبختی و عشق هستم... خدایا ممنونم...ممنونم

 

دیگه هر روز بارها و بارها خدارو شکر میکنم... با وجود شما دو تا مهربونم من خیلی خیلی بیشتر وجود خدارو حس میکنم...

دوستتون دارم

با من بمونین برای همیشههه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

سودابه
5 شهریور 91 23:20
سلام آرتین قشنگم خوبی .دست مامانت رو بگیر بیاین مهمونی وب محمد متین ماهمه رو دعوت کردیم به یک داستان.قبلااز بازدیدتون تشکر میکنم .راستی با نظرات خوبتون راهنمای من باشید برای نوشتن داستانهای بعدی.سپاس
سارای محمدسجاد اینا
7 شهریور 91 1:24
سلااااااااام غزاللللللللللل جیییییییییییغ بوووووووووووووس دلم واسه تنگولیده ناک شده... نیستی؟ یا هر وقت هستی من نیستم؟... نمیای وب محمدسجاد رو خط خطی کنی با خط و جیغای بنفشت... خیلی خوب نوشته بودی... سرشار از امید... همونی که یک مادر نمونه میتونه باشه و داشه باشه... آفریییییییییییین به مامان غزال نمونه
مینا مامی لیانا
7 شهریور 91 13:39
عزیزم مطمئن باش همیشه و هر لحظه با وجود آرتین این لذت ها رو تجربه میکنی. هر مقطع زمانی قشنگی ها و لذت های خودشو داره. خدا هر 3 تاتون رو برای هم حفظ کنه.
مامان شروین
8 شهریور 91 20:45
کلی کیف کردم با خوندن این مطلب.باریک الله. غزال نمونه ای
مولود
9 شهریور 91 12:43
خیلی قشنگ نوشتی غزال جونم؛ماشالا به این مامان نمونه