5 ماه و نیم تمام
گل خوشبوی من.......... دیگه داری بزرگ میشی ها.... مرد شدییی........... آقا شدی......... خوش اخلاق شدی...... خوش مسافرت شدی....... خوش خنده شدی............ در کل ماه شدیییییییییییییییییی
چقدر زندگی در کنارت قشنگه و چقدددددددددددددددر لذت بخشه...
ماه رمضون هم تموم شد وتعطیلات عید فطر رفتیم شمال خونه مامان بزرگ و بابابزرگ... وای که چقدر خوش گذشت و تو عجیب خوب و آروم بودی. خیلی خوشحالم ، آخه دفعه قبل که مامان بزرگ و بابابزرگت اومدن خونمون خیلی اذیت کردی و من همش ناراحت بودم که چرا آروم نمیشی تا بتونن خوب باهات بازی کنن. ولی خب ایندفعه جبران کردی و حسابی آقا بودی و کلی با هاشون بازی کردی. با بابابزرگ صبحها میرفتی تو حیاط و قدم میزدین و درختا و سیبای آویزون به شاخه ها و نگاه میکردی و بعدشم با عمه جون کلییییییییییییییی بازی میکردی و برای عمو جون هم که همش میخندیدی حتی اگه رو دنده غر بودی بازم تا عمو و میدیدی میخندیدی! خلاصه که خیلی خوش گذشت و حسابی استراحت کردیم ! راستی تولد امسالم هم اونجا بودیم و حسابی همه سورپرایزم کردن!!! عااااااااااااااالی بود خصوصا در کنار تو فرشته کوچولوی نازم.
امروز هم برای اولین بار فرنی خوردی و کلی خوشحال بودی تا ته خوردی و از خوشحالی دستاتو تا مچ کرده بودی تو دهنت و ملچ و مولوچی میکردی بیا ببین! الان هم پوره سیب خوردی و کلی بازی کردی و لالا کردی. منم وقت کردم بیام و برات بنویسم و عکس بذارم.
اینجا بغل مامان بزرگت هستی و مثل آقاها منتظر شامی :-)))
اینجا هم که بغل عمو جون داری ذوووووووووووووق میکنی!
بغل عمه جون چه کیفی میکنیییییییییی ها!
اینجا هم دوتایی کیک تولد من و بریدیم!
راستییییییییییییییییییییییی مامان قربونت بشهههههههههههههههههههه
تو این هفته پاهاتو هم به دهنت رسوندی و دیگه همش داری پا میخوری و یا به پاهات نگاه میکنی و یا باهاشون بازی میکنی! اینقدر خوشمزه شدییییییییی که دلم میخواد فقط بخورمت!!!!! البته کلی بوس بوسی میکنمت و میخورمت ها :-) اینم مدرک: