107 روزگی

سلام پسر گلم

ببخشید عزیزم دیر شد میخواستم بیام و برات بنویسم ولی خب این روزا بدجوری وقتم و پر کردی و دلم نمیخواد زمانی که متعلق به تو هست و کار دیگه ای بکنم. الان هم خوابی و من اومدم اینجا

مامان فدات بشه که چند روزه بدجوری بیقراری. الهی بمیرم برات که نمیفهمم چت شده! دکترم هم رفتیم ولی گفت همه چیز خوبه خداروشکر.

مامان جونم نمیدونم احساس میکنم ترسیدی آخه چند روز پیش صبح که از خواب بیدار شدی داشتیم پوشکتو عوض میکردیم که یهو جیش کردی و ما هم ترسیدیم و یهو پاهاتو ول کردیم و تو هم جیغ زدیییییییییییی!!!!!! و جیغا تا همین الان ادامه داره! البته خداروشکر خیلی خیلی بهتری عشقم.

مامان قربونت بشه عزیزم ببخشید اگه ترسوندیمت. این روزا هر موقع که بخوای بغلت میکنیم و بیشتر تو بغلمونی تا بتونی آرامشتو به دست بیاری. مامان جون خیلی دوستت داریم و دیدن ناراحتی و گریه ات خیلی داغونمون میکنه.

روزای سختی و گذروندم آخه بابایی هم مسموم شده بود و حالش خوب نبود و من خیلی استرس کشیدم ولی خداروشکر همه چی به خیر و خوشی گذشت و من هر لحظه به خاطر سلامتی شما دو تا خداروشکر میکنم.

گل مامان این روزا همش با بابا بازی میکنی و خیلی بابایی و دوست داری. همش دوست داری رو دوتا پاهای کوچولو و نازت بایستی.

عاشق ماهیهای آکواریوم هم هستی و ساعتها با بابا میشینین و بهشون نگاه میکنین و تازه اسم یکیشونم گذاشتی اگو :-)

صبح ها و بعدالظهر ها هم با بابایی میرین کالسکه سواری و منم کمی استراحت میکنم.

دبشب هم رفتیم برات کتابای تقویت هوش گرفتیم! خیلی بهشون توجه میکنی! کلی با بابا میخندیم و میگیم آرتین بدو درساتو بخون :-) تازه بابا میکه تو کلاس سوم که همون صفحه سه هست تجدید شدی :-) آره مامان؟ فکر نکنم ها! پسر من زرنگههههههههههههههههه ! بلهههه!!!!!

امروز اینقدر دوست داشتی بایستی که دیگه گذاشتیمت تو روروک ! خیلی خوشت اومد ولی پاهای کوچولوت هنوز نمیرسه هر چقدر هم تنظیمش کردیم ولی کوچولوتر از این حرفایی قند عسلم.

ولی زودی خسته شدی

قربون اون صورتت مثل ماهت بشم من.

خب دیگه عزیزم مامان بره کمی دراز بکشه که حسابی سر درد داره! این روزا بسکه راهت بردم و تکونت دادم سرگیجه دارم ! همه اینا هم فدای یک تار موی عشقم

دست بابا رحیم جون هم درد نکنه که بیشتر از همیشه کمکمه و هوامون و داره. خداروشکر که من شما دوتارو دارم.

خدایا خیلی دوستت دارم و همیشه شاکرتم.

 خدا جون فردا صبح پسرم مثل چند روز قبل با خنده و شادی بلند شه و دیگه گریه نکنه... آمین